حداقل محصول پذیرفتنی یا MVP چیست؟
حداقل محصول پذیرفتنی (Minimum Viable Product) یا MVP یک روش فانتزی برای ارائه نمونه اولیه (Prototype) است یا اینکه یک اثبات مفهوم (Proof of Concept) است؟
اثبات مفهوم تعیین میکند که آیا چالش فنی قابلحل است یا خیر و معمولاً قبل از حداقل محصول پذیرفتی یا MVP میآید. استفاده از اثبات نمونه اولیه برای طراحی MVP یک گام ضروری است. از نظر فنی، حداقل محصول پذیرفتنی باید دو مفهوم را اثبات کند. اول، ساختن اثبات مفهوم یعنی دانستن اینکه توسعه این ایده عملی است و دوم اینکه مشتریان حاضر به پرداخت هزینه هستند.
«حداقل محصول پذیرفتنی» یا MVP چیست؟
حداقل محصول پذیرفتنی ابتداییترین شکل محصول یا مجموعه ویژگیهایی است که پذیرندگان اولیه از آن استفاده میکنند و در طول مرحله توسعه محصول به جمعآوری بازخورد از مشتریان کمک میکند. نکته مهم این است که MVP باید بتواند مشکل اصلی که ارزش پیشنهادی با هدف رفع آن ارائه شده است را حل کند.
آیا MVP مانند تست بتا است؟
بله و خیر. در حالی که شما باید MVP خود را به دست مشتریان واقعی که حاضر به پرداخت هزینه هستند برسانید و نحوه استفاده از برنامه را تست کنید، تست بتای رسمی معمولاً هنگامی که MVP ساخته شد و برنامه کمی پیچیدهتر شد، ارائه میشود.
چرا باید MVP بسازید؟
چرا حداکثر محصول پذیرفتنی مناسب نیست؟
اساس یک ایده کاملا جدید، این فرضیه است که جهان چگونه باید باشد. همانطور که پاتریک کولیسون، بنیانگذار و مدیرعامل شرکت Stripe میگوید، “شما در روزهای ابتدایی شروع به کار بر روی یک محصول در حال تلاش برای فهمیدن این موضوع هستید که ما اشتباه میکنیم یا جهان در حال اشتباه است؟” مهم است که فرضیههای تغییر جهان خود را با کمترین پول، زمان و ویژگیهای مورد نیاز برای ساخت یک محصول مستقل مورد آزمایش قرار دهید.
مزیت های ساخت MVP:
- جلوگیری از ساختن چیزی که هیچکس آن را نمیخواهد
بیایید تصور کنیم شما قصد ساختن یک اپلیکیشن جدید تلفن همراه را دارید که طراحی آن ماهها به طول انجامیده و هزاران دلار برای ساخت آن هزینه شده است. اپلیکیشن تقریباً آماده عرضه است، اما برای ساختن انواع زنگها به تاخیر میافتاد. در نهایت شما محصول را به دست کاربران میرسانید اما خیلی زود متوجه میشوید که که کسی از زنگ استفاده نمیکند. اینجا، جایی است که حداقل محصول پذیرفتنی میتواند باعث صرفه جویی در وقت و هزینه شود. شما با ساخت MVP شالوده اساسی محصول را ایجاد میکنید تا ثابت شود که برای مشتری مفید است و آنها مایل به پرداخت هزینه در قبال آن هستند. بعد از اعتبارسنجی آن، میتوانید سایر ویژگیها مثل زنگ را ارائه دهید.
- ارائه هرچه سریعتر محصول به مشتری
دلایل زیادی برای رساندن سریع محصول به دست کاربران واقعی وجود دارد. مورد قبلی یکی از این دلایل است اما دلیل دیگر این است که از آنچه ارائه کردهایم یاد بگیریم. هنگامی که محصول در دنیای واقعی عرضه شد، دیگر نمیتوان با اطمینان گفت که مردم چگونه میخواهند از آن در زندگی خود استفاده کنند. در برخی موارد، این محصول برای هدفی متفاوت از آنچه در ابتدا در نظر داشتید استفاده خواهد شد و این می تواند یک ابزار آموزشی عالی برای شما باشد. به عنوان مثال، Bumble متوجه شد که بسیاری از کاربران این محصول را برای شبکهسازی و ملاقات با شرکای تجاری بالقوه مفید میدانند. این مشاهده آنها را به سمت توسعه Bumble Bizz که بستری برای ارتباط بین متخصصان است، سوق داد. حتی شاید یک روش شهودیتر برای ارتباط دادن کاربران به محصول یا یک بازار کاملاً جدیدی که انتظار آن را نداشتید، کشف کنید و حداقل محصول پذیرفتنی میتواند این روند کشف مشتری را تسهیل کند.
- فرضیه خود را به سرعت اثبات یا رد کنید
فرضیه خود را آزمایش کنید. حداقل محصول پذیرفتنی به شما اجازه میدهد تا به سرعت به سوال پاتریک کولیسون پاسخ دهید: “آیا ما اشتباه می کنیم یا جهان اشتباه است؟” اگر پرسونای مشتری که فکر میکنید از این محصول استفاده می کند، حاضر باشد هزینه راهحل شما را پرداخت کند و از آن استفاده کند، فرضیه شما در مورد جهان صحیح است. اگر محصول شما با عدم تمایل مشتری روبرو شد و بازار هدف شما تمایلی به پرداخت هزینه برای محصول نداشت، وقت آن است که استراتژیهای چرخش را در نظر بگیرید. اصول چرخش توسط روشهای مورد استفاده در ساخت MVP مشخص میشود.
متدولوژی حداقل محصول پذیرفتنی
روش ساخت MVP بسیار ساده است. در واقع، اریک ریس (Eric Ries) در مفهوم لین استارتاپ (Lean Startup) آن را به مرحله اصلی تقسیم میکند: ساخت، اندازهگیری و یادگیری.
ساختن حداقل محصول و اندازهگیری عملکرد واقعی آن ضروری است. برای یک محصول هیچ تستی بهتر از استفاده یا عدم استفاده از آن توسط کاربران نیست. اگر MVP نزد کاربران به موفقیت دست پیدا نمی کند، طبیعی است که سازنده بهانه هایی برای عدم موفقیت خود بیاورد. اگر MVP شما به مسئله اصلی رسیدگی میکند و شما همچنان نتایج منفی زیادی را اندازهگیری میکنید، نکته کاملاً واضح است: ادامه دهید تا مسئله دیگری را حل کنید یا همان مسئله را به روشی دیگر حل کنید. بیایید به صورت جداگانه به این روش ها بپردازیم.
- مشکل اصلی را حل کنید
فرآیند تولید محصول می تواند همانند هدایت یک کشتی در شرایط طوفانی باشد: شما باید به ابزار راهنما اعتماد کرده و بردبار باشید. به همین ترتیب، مدیران محصول با جلسات طوفان فکری پیرامون ویژگیها و ایدههای جدیدی که مسیر و مقصد نهایی را تغییر میدهند، مواجه هستند.
- تحلیل KPI را از روز اول انجام دهید
بدون فکر جلو رفتن میتواند شما را به همین جایی که الان هستید برگرداند. هنگامی که معیارهای واقعی عملکرد تجزیه و تحلیل میشود، میتواند مانند یک ضربه واقعی باشد. اولین تصمیمی که باید در مورد این مرحله اتخاذ شود، شناخت شاخصهای اصلی عملکرد است. موفقیت شرکت شما به چه شکل است؟ برای بسیاری از کسبوکارها موفقیت به معنای میزان رشد و بازدهی درآمد است، در حالی که برای برخی دیگر در حد تعداد کاربران فعال روزانه در مقایسه با کاربران فعال ماهانه است.
- از کاربران خود بیاموزید
نکته مهم این است که شما باید بیشتر به بازخورد مشتریان اهمیت بدهید و کمتر به بازخورد دوستان و خانواده خود اعتماد کنید. وقتی کاربران برای حداقل محصول پذیرفتی شما پول میدهند به این دلیل است که شما یک مشکل بزرگ را برای آن ها حل کردهاید و این موضوع ریسک سرمایهگذاری را برای آن ها توجیه می کند. کسانی بابت راهحل شما پول میدهند کاربران واقعی هستند، زیرا برخلاف کسانی که ممکن است با چنین مشکلی مواجه نباشند و صرفا از روی دوستی از محصول شما پشتیبانی کنند، آنها واقعا با چنین مشکلاتی روبرو هستند.
اینکه چه کسی، چگونه و چرا از محصول شما استفاده میکند و برطرفکردن مسئله برای آنها چقدر ارزش دارد را تحلیل کنید. ممکن است مخاطبان مورد نظر شما در واقع کسانی نباشند که بیشترین منفعت را از محصول میبرند. همچنین ممکن است که این محصول به طرز کاملاً متفاوتی از آنچه که پیشبینی شده است مورد استفاده قرار گیرد و حتی ممکن است در حال حل یک مشکل شناخته نشده باشد. اولین MVP شما احتمالاً آخرین آن نخواهد بود.
مثال هایی از حداقل محصول پذیرفتنی
این اصول در دنیای واقعی چگونه اجرا میشود؟ بیایید چند نمونه از حداقل محصولات پذیرفتنی را که امروزه به کسبوکارهای ارزشمند محصول محور تبدیل شدهاند، مرور کنیم.
- Cruise Automation
تیم ماشینهای خودران کروز متشکل از چندین عضو از تیم بنیانگذاران Twitch است. Kyle Vogt، بنیانگذار و CTO کروز، نکات بسیاری را از حداقل محصول پذیرفتنی ماشین خودران یاد گرفت. برای صرفهجویی در وقت و هزینه، تیم تصمیم گرفت که یک آئودی S4 را برای اثبات تکنولوژی خودران بهسازی کند. حداقل محصول پذیرفتنی کروز توسط شرکت خودروسازی جنرال موتورز که فناوری کروز را بیش از یک میلیارد دلار خریداری کرده است، تأیید شد. این موضوع به تیم اجازه داد تا روی کامل کردن این فناوری تمرکز کند در حالی که جنرال موتورز فرآیند تولید خودرو را انجام میدهد.
- Airbnb
بنیانگذاران Airbnb برای پرداخت اجاره خانه خود مشکل داشتند و در حالیکه تمام هتلهای شهر رزرو شده بود ایدهای برای اسکان مهمانان حاضر در کنفرانس سالانه شهر به ذهنشان رسید. ایده آنها این بود که از مهمانان در آپارتمان خود با تشک های بادی میزبانی کنند. این حداقل محصول پذیرفتنی برای نشان دادن همسویی راه حل آنها با یک مشکل رایج کافی بود. اجاره کوتاه مدت حداقل محصول پذیرفتنیAirbnb به اندازه کافی خوب عمل کرد که مشتریان هزینه آن را پرداخت کنند و دیدگاههای ارزشمندی در مورد ویژگیهای آینده آن ارائه کنند.
- اینستاگرام
کوین سیستروم یک اپلیکیشن تلفن همراه به نام، Burbn را توسعه داد. ایده اصلی این بود که افراد بتوانند از مکان های مختلف در آن حضور پیدا کنند و تجربیاتشان را با دوستان خود به اشتراک بگذارند. این برنامه یک موفقیت فوری نبود و حتی در ابتدا بسیاری از افراد کار با آن را گیج کننده می دانستند. تیم Burbn تصمیم گرفت که محوریت و تمرکز خود را بر روی یک ویژگی واحد بگذارد: اشتراک عکس. همه ما می دانیم که این داستان چگونه رقم می خورد و اینگونه بود که اینستاگرام متولد شد. این داستان در عین حال که نشان می دهد که ایجاد پیچیدگی در محصول شما قبل از اینکه کاملاً ضروری باشد آسان است، اما این را هم نشان می دهد که چگونه استفاده از آن در دنیای واقعی می تواند همه انتظارات پیش فرض راجع به ارزش پیشنهادی شما را از بین ببرد. کوین سیستروم به کارآفرینان و مدیران محصول توصیه می کند که این کار را ساده انجام دهند.
آیا MVP فقط برای استارتاپ ها است؟
سناریوی معمول این است که MVP در روزهای ابتدایی کسبوکار ایجاد میشود و با تکامل نام تجاری، شرکت تصمیم میگیرد محصولات خود را زمانی که تکمیل شد عرضه کند. اما این اشتباه است. البته این به این معنا نیست که شما تشکهای بادی را به مشتریان خود عرضه کنید، اما هنگامی که محصولات (یا حتی ویژگیهای) جدید در حال تولید هستند، باید با ذهنیت MVP به حل مشکلات بپردازید. جهت تست، نسخه حداقلی از محصول یا ویژگی را برای یک گروه آزمایشی از کاربران موجود منتشر کنید. پس از دریافت بازخورد از آنها، میتوانید قبل از انتشار اولین نسخه رسمی برای عموم، آن را اصلاح و بارها تکرار کنید. خلاصه بگوییم، MVP برای استارتاپها است، اما متدولوژی MVP برای همه مناسب است.
چارچوبی برای حداقل محصول پذیرفتنی
چگونه می توانیم اطمینان حاصل کنیم که توسعه MVP همه قابلیت های لازم برای رفع مشکل را در بر می گیرد؟ بیایید آنچه را که درباره ساخت حداقل محصول پذیرفتنی آموخته ایم، در فرآیند ایجاد آن به کار ببریم. رئیس جمهور دویت دی. آیزنهاور چارچوبی برای تصمیم گیری داشت که به عنوان ماتریس آیزنهاور معروف شده است. استفاده از ماتریس آیزنهاور برای ساخت MVP می تواند راهی عالی برای اولویت بندی ویژگی ها و اطمینان از توجه به چیزهای مهم باشد. محورها میزان اهمیت و فوریت هر ویژگی را مقایسه می کنند. مهمترین و فوری ترین ویژگی هایی که باید ساخته شود، ویژگیهای اصلی حل مسئله هستند. ویژگی های مهم، اگرچه فوریت کمتری دارند ، اما برای پیاده سازی در آینده باید در نظر گرفته شوند. ویژگی های با اهمیت کمتر، اگرچه فوری هستند، اما باید توسط محصول دیگری برآورده شوند. و در نهایت، بعد چهارم که باید از ویژگی های غیر مهم و غیر فوری کمتر استفاده شود. هر MVP خلق شده، کشف جدید و هیجان انگیزی را درباره محصولات و مشتریانی که از آن استفاده می کنند آشکار می کند.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.